• مـــگـ♥ـه داریــــ☺ـم ؟ •

.....

سلامــــــ دوستــــای خوبـــ خودم .... مهر شده

منو کــــه میشناسین ؟؟؟؟؟؟؟؟ نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آها یه دقه شک کردم فک کردم نمیشناسین

خو چه خبرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

خو ازین سوالا بگذریم ..... چشمک

.....

.....

خو گذشتیم

میدونید این وب رو واس چی ساختم ؟

چون دوس داشتم ساختم به توچه ؟؟

این وب فقط واس اینه که بخندی و از این جور حرفا 

واس چیز دیگه نی

یه چی میگم خنده داره حق نداری نخندی 

من با لینک و اینا هم مشکلی ندارم هرکی میخواد لینک شه عنوان و آدرسش رو تو نظر بگه چون حوصله ندارم یه ساعت برم تو وبش اینا رو کپی کنم خنده

خو دیگه همین 

بوس بوس بوس عاشقتونم ♥ بوسه

 

 

 

تاريخ 1 فروردين 1398برچسب:,سـاعت 1:0 Author ◘◘◘◘♥ BaRaN ♥◘◘◘◘| |

مکالمه مامانمو بابام

مامانم : چای میخوری برات بریزم؟

بابام :آره خانوم، دستت درد نکنه!

مامانم :دخترم پاشو واسه منو بابات یه چایی بریز و بیار:|

 

 

تاريخ یک شنبه 22 دی 1392برچسب:,سـاعت 13:38 Author ◘◘◘◘♥ BaRaN ♥◘◘◘◘| |

این خارجیا هم تلفن درس میکنن ماهم تلفن درس میکنیم ... !

تاريخ یک شنبه 15 دی 1392برچسب:,سـاعت 17:31 Author ◘◘◘◘♥ BaRaN ♥◘◘◘◘| |

بدون شرح 

تاريخ جمعه 13 دی 1392برچسب:,سـاعت 19:45 Author ◘◘◘◘♥ BaRaN ♥◘◘◘◘| |

قیافه کریستین رونالدو وقتی میخنده .. خخخخخ خعلی باحال میخنده خنده

تاريخ جمعه 13 دی 1392برچسب:,سـاعت 19:42 Author ◘◘◘◘♥ BaRaN ♥◘◘◘◘| |

متاسفانه متاسفانه متاسفانه

امتحانای ترم شروع شده

و خوشبختانه خوشبختانه خوشبختانه امروز برف اومد تو تهران و فک کنم هفته ی دیگه به خاطر برف زیاد تعطیل شه

البته ماکه شانس نداریم از چشم شور منم که شده هفته ی دیگه کلن هوا آفتابیه بعد تازه آلودگی هم میشه ابتداییا تعطیلم میشن مهر شده

حرف اصلیم یادم رف :)

میخواستم بگم ازین به بعد کم پست میزارم ( خخخ خیلی پست میزارم حالا میخوام کمش هم کنم )

بعد از امتحانا هم سعیمو میکنم یه روز درمیون دوتا پست بزارم 

هم شوما حالشو میبرین هم من به کارام میرسم

راستی من الان دارم با کی میحرفم ؟ خیلی بازدید کننده دارم !!!!!!!! 

خب حالا اونایی که واس تبلیغ سایتشون اومدن در جریان باشن دیگه من اینا رو توضیح دادم 

خب دیگه بسه زیادی حرفیدم چشمک

 

تاريخ چهار شنبه 11 دی 1392برچسب:,سـاعت 19:11 Author ◘◘◘◘♥ BaRaN ♥◘◘◘◘| |

سلام دوزتان

من عاشق این عکسم عشقه من 

اصن عاشق سیبیلم

تاريخ چهار شنبه 11 دی 1392برچسب:,سـاعت 19:9 Author ◘◘◘◘♥ BaRaN ♥◘◘◘◘| |

تاريخ چهار شنبه 11 دی 1392برچسب:,سـاعت 19:6 Author ◘◘◘◘♥ BaRaN ♥◘◘◘◘| |

یکی از فانتزیام اینه : لبخند

توی بیمارستان،

یه پرستار فوق العاده زیبا وجذاب از اتاق عمل سریع میاد بیرون و داد میزنه:آقای دکتر؟آقای دکتر؟بیمار داره از دست میره

من درحالی که لبخندی پرمعنا بر لب دارم سرمو میندازم پایین و از توی کشو دستکشمو در میارم

پرستار بلندتر و با التماس میگه:آقای دکتر عجله کنید ،قلبش از حرکت ایستاده

من بازهم با لبخندی معنا دار دستکشارو دستم میکنم

ایندفعه همهءپرستارا ودکترا از اتاق میریزن بیرون و فریاد میزنن آقای دکتر آقای دکتر بیمار داره میمیره

من که دسکشامو دستم کردم با خونسردی به چهرهءتک تکشون نگاه میکنم و میگم: . . . آقای دکتر طبقه بالا تشریف دارن بعد سطل آبو با پام هول میدم جلو و همینجور که دارم زمینو تی میکشم توی مه و غبار دور میشم … 

 

تاريخ یک شنبه 8 دی 1392برچسب:,سـاعت 16:26 Author ◘◘◘◘♥ BaRaN ♥◘◘◘◘| |

همونطور که تو عنوان میبینین : چجور مردن رو ترجیح میدین ؟

1- تصادف

2- شکار شدن ( خورده شدن توسط حیوونا )

3- قتل

4- زلزله

5- مردن تو خواب

6- آتیش گرفتن خونه

7- خودتون بگید 

تاريخ یک شنبه 8 دی 1392برچسب:,سـاعت 15:27 Author ◘◘◘◘♥ BaRaN ♥◘◘◘◘| |

miss-A